پدربزرگ ما چون نگران قحطی بود و آن را پیشبینی میکرد، توانست هنگام کمبود غذا زنده بماند. او توان پیشبینی آینده را داشت و تنها در زمان اکنون زندگی نمیکرد. (افراد مضطرب گاهاً چنان وقایع احتمالی آینده را با جزییات در ذهن ساخته و پرداخته میکنند که مانند سناریوی یک فیلم تخیلی است.)
۱۱. اشکالی ندارد اگر برای هر مسالهای، راهحلی نداشته باشم و گیر بیفتم.
درحالیکه اگر به خاطرات خویش رجوع کند، میبیند زمانهایی بوده است که بهخوبی یک واقعه منفی را مدیریت کرده است. اما خطای شناختی فیلتر منفی باعث میشود تنها خاطرات منفی در ذهن او بزرگ شود و ببیند.
هرگونه احساسی که سرکوب شود به اضطراب یا افسردگی تبدیل میشود.
۱۲. شکست خوردن خیلی وحشتناک است و نمیتوانم آن را تحمل کنم.
مفهوم فاجعهسازی آن است که فرد فکر میکند در صورتیکه یک اتفاق بد بیفتد، غیرقابلکنترل و غیرقابلجبران است. بهعبارتی دیگر، فاجعهآمیز است.
در نوع اول سعی میشود تا فکر تنها بر روی یک موضوع- میتواند یک تصویر، صدا و یا عبارت باشد- تمرکز کند.
۱۱. تنها اگر به موفقیت برسم دیگران من را دوست خواهند داشت.
اینگونه والدین، خود دچار اضطراب هستند و با امر و نهی فراوان و اعمال قوانین زیاد سعی میکنند دنیایی را که از نظر آنها خطرناک بوده و هر لحظه احتمال بروز یک اتفاق بد در آن میرود، کنترل کنند.
صدای مرغان دریایی که در آسمان آبی در حال پرواز هستند را میشنوید. پای خود را در آب دریا فرو میبرید. گرمای آن به بدنتان نفوذ میکند و شما را آرامتر از پیش میسازد. جلوتر میروید تا قسمتهای بیشتری از بدنتان در آب دریا غوطهور شود و به این ترتیب آرامش شما نیز بیشتر شود.
باید بدانید برای همه ممکن است چنین دورانی رخ بدهد که انرژی و حوصله انجام کاری را ندارند.
فرد مضطرب وقایع بد آتی را پیشبینی کرده و تدابیری در عمل و اکثرا در ذهن در مقابله با آن اتخاذ میکند و به اینترتیب شانس بقایش را افزایش میدهد. ولکن فردیکه احتمالات را درنظر نمیگیرد یا آن را خوشبینانه تصور میکند، احتمال بیشتری دارد آسیب ببیند.
مصرف زیاد نمک باعث کاهش پتاسیم در بدن و افزایش فشار خون میشود که هر دو اضطرابزا است. مصرف شکر و مواد قندی ساده نیز باعث اضطراب در بدن میشوند.
بهطور مثال، شخصی که از غذا خوردن در کنار دیگری اجتناب میکند و یا از سخنرانی در جمع میهراسد تصویرهای واضحی از خراب کاری خود در ذهن دارد که مداوماً آنها را here مرور میکند.